زمان تقریبی مطالعه: 10 دقیقه

بله برون

بَله‌بُرون‌، یا بَلّه‌ بُرون‌ (بلی‌ بُران‌ = بلی‌ + بُر: بُن‌ مضارع‌ از مصدر بریدن‌ + ان‌: پسوند نشانۀ جشن‌، آیین‌ و مراسم‌)، بخشی‌ مهم‌ از مراسم‌ مقدماتی‌ جشن‌ عروسی‌ سنتی‌ در ایران‌. مجلس‌ بله‌‌برون‌ از سوی‌ خانوادۀ دختری‌ که‌ نخستین‌بار ازدواج‌ می‌کند، برای‌ گفت‌وگو دربارۀ شرایط مادی ‌ازدواج‌ و تعیین‌ و قطعی‌کردن‌ تعهدات‌ و پرداختهای ‌جنسی‌ و نقدی‌ خانوادۀ پسر تشکیل‌ می‌شود. 
بله‌‌برون‌ زمینه‌ و منشأ اقتصادی‌ دارد و برگذاری‌ آن‌ در تحقق‌ پیمان‌ زناشویی‌ و پیوند دو خانواده‌ دارای‌ نقش‌ و اهمیت‌ بنیادی‌ است‌. توافق‌ دربارۀ مقدار شیربها، مَهر (ه‍ م‌م‌) و دیگر تعهدات‌ در این‌ مجلس‌ اعتبار و ارزش‌ شرعی‌ ازدوج‌ را استحکام‌ می‌بخشد و به‌ مرد اجازه‌ می‌دهد که‌ همسر آیندۀ خود را پس‌ از برگزاری‌ تشریفاتی‌ از سوی‌ خویشاوندانش‌ به‌ خانۀ جدید و نزد خانوادۀ خود ببرد (چیتر، 164-165؛ نیز نک‍ : خنپ‌، .(118-119
بنابر عرف‌ و سنتهای‌ اجتماعی‌، مجلس‌ بله‌برون‌ معمولاً پس‌ از مراسم‌ خواستگاری‌ (ه‍ م‌) و پیش‌ از مراسم‌ عقد و عروسی‌ در روز و ساعتی‌ سعد و خوش‌یمن‌، در خانۀ پدر دختر یا خانۀ صاحب‌ اختیار و بزرگ‌تر او تشکیل‌ می‌شود. در این‌ مجلس‌ جمعی‌ از بستگان‌ سالخوردۀ دو خانوادۀ پسر و دختر گرد می‌آیند و دربارۀ مقدار مهر، شیربها یا باشلُق‌، اسباب‌ سرعقد، پول‌ حمام‌ و رخت‌ و زیورهای‌ عروس‌، هزینۀ مجالس‌ مقدماتی‌ و عقد و عروسی‌، شمار میهمانان‌ و جز اینها گفت‌وگو می‌کنند و قول‌ و قرار می‌گذارند. در صورت‌ توافق‌ دو خانواده‌، معمولاً «سیاهه‌»ای‌ (نوشته‌ای‌ از فهرست‌ تعهدات‌) تهیه‌ می‌کنند و به‌ امضای‌ ریش‌سفیدان‌ دوطرف‌ می‌رسانند. 
مقدار مهر، شیربها، مخارج‌ عروسی‌ و سنگین‌ و سبک‌ بودن‌ آنها به‌ پایگاه‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ دو خانواده‌، به‌ویژه‌ خانوادۀ دختر و قشر و طایفه‌ای‌ که‌ به‌ آن‌ تعلق‌ دارد و شایستگی‌، کاردانی‌، زیبایی‌ و فهم‌ و کمالات‌ دختر بستگی‌ دارد. برخی‌، پرداخت‌ شیربها و هزینۀ مجالس‌ عروسی‌ از سوی‌ خانوادۀ داماد به‌ خانوادۀ عروس‌ را جبران‌ خسارت‌ از دست‌ دادن‌ یک‌ عضو تولیدکنندۀ خانواده‌، طایفه‌ و یا ده‌ او دانسته‌اند (خنپ‌، 119؛ نیز نک‍ : آیرونز، .(163-167 معمولاً در همین‌ نشست‌ روزی‌ را برای‌ جشن‌ نامزدی‌ (در جاهایی‌ که‌ مراسم‌ نامزدی‌ را جدا از بله‌ برون‌ می‌گیرند) یا «شال‌ و انگشتر کردن‌» دختر و روز سعد و شگون‌ داری‌ را هم‌ برای‌ عقدکنان‌ (ه‍ م‌) تعیین‌ می‌کنند (راسخ‌، 179-180). 

نام‌ مراسم‌ در حوزه‌های‌ فرهنگی‌ گوناگون

این‌ مراسم‌ را تهرانیها «بله‌ بری‌»، «بَعْله‌ برون‌» یا «بله‌ برون‌» (جمال‌زاده‌، 22؛ شاملو، 973؛ نجفی‌، 1 / 163، 172؛ نیز نک‍ : صفی‌نژاد، 415)، «خَرج‌ بُری‌» (کتیرایی‌، 125؛ نیز نک‍ : خلج‌، 4) و «خَرج‌ بُرون‌» (شاملو، 977)؛ مردم‌ گیل‌ و دیلم‌ «صورت‌ هَگیری‌» به‌ معنی صورت‌ گرفتن‌ یا «ثبت‌ هَگیری‌» به‌ معنی‌ ثبت‌ گرفتن‌ (نک‍ : پاینده‌، آیینها...، 52، فرهنگ‌...، 36)؛ مردم‌ زیارت‌، دهی‌ از توابع‌ شهرستان‌ گرگان‌ «قند شکنی‌» (پورکریم‌، 25)؛ خراسانیها «شب‌ جواب‌ اِستَنی‌» (شب‌ جواب‌ استاندن‌ یا گرفتن‌) و «شب‌ کفش‌ پاکنی‌» (شب‌ کفش‌ پا کردن‌) به‌ عروس‌ (شکورزاده‌، 172-173)؛ شاهرودیها «حرف‌ تمام‌ کردَن‌» (شریعت‌زاده‌، 2 / 263)؛ شیرازیها «مَهر بُرون‌» (همایونی‌، گوشه‌ها...، 74)؛ مردم‌ دَوان‌، دهی‌ در حومۀ شهرستان‌ کازرون‌ «شرط کنون‌» (شرط کنان‌» (لهسایی‌زاده‌، 134)؛ قمیها «گُلاب‌ گیرون‌» یا «مَهر بُرون‌» (یادداشت‌ مؤلف‌)؛ مردم‌ پیرسواران‌ ملایر «لَنگَری‌ خُورُو» به‌ معنی‌ جای‌ خوردن‌ و آرمیدن‌ (رسولی‌، 327)؛ مردم‌ ایل‌ مَمَسنی‌ (ه‍ م‌) فارس‌ «باشلُق‌ برون‌» یا «کدخدایی‌» (مجیدی‌، 508)؛ بختیاریها «خرج‌ بُران‌» (راسخ‌، 250) و بختیاریهای‌ روستای‌ پاگچ‌، دهی‌ در شرق‌ مسجدسلیمان‌ «قند اِشکنان‌» (کلکی‌، 36)؛ لُرهای‌ بالا گریوۀ لرستان‌ «خرج‌ بُرو» (امان‌اللٰهی‌، 118)؛ ایلات‌ و عشایر پشتکوه‌ «دست‌گیران‌» (راسخ‌ 243)؛ کردهای‌ سنندج‌ «دس‌ ماچ‌ کردن‌»، یعنی‌ مراسم‌ بوسیدن‌ دست‌ پدر عروس‌ توسط داماد و تعیین‌ مخارج‌ عروسی‌ (ایازی‌، 234-235)؛ کردان‌ ایل‌ کلهر (ه‍ م‌)، در بخش‌ شیان‌ شاه‌آباد غرب‌ «خازمَنی‌» (خواستگاری‌، در میان‌ برخی‌ اقوام‌، مانند کردهای‌ غرب‌ ایران‌ مراسم‌ بله‌ برون‌ یا خرج‌بُری‌ در مراسم‌ خواستگاری‌ که‌ آن‌ را «خَوزْگین‌» می‌نامند، صورت می‌گیرد، نک‍ : بویس‌، 47-48) و کلهرهای‌ بخش‌ سومار قصر شیرین‌ «دَزورانی‌» (نامزدی‌، در میان‌ آنها مراسم‌ خرج‌بری‌ و نامزدی‌ با هم‌ است‌، نک‍ : معصومی‌، 58-61)؛ مردم‌ ایل‌ لِرکیِ پراکنده‌ در خوزستان‌ «کاغذگیرانی‌» و «شیرباها بُرون‌» (شیربهای‌ عروس‌ را در مجلس‌ کاغذگیرانی‌ قطعی‌ می‌کنند و روی‌ کاغذ می‌نویسند، نک‍ : فاطمی‌، 55)؛ و ترکمنها «تعیین‌ قیمت‌ عروس‌» (گلی‌، 329-330) می‌نامند. 
مردم‌ سمنان‌ مراسم‌ خواستگاری‌ و بله‌ بری‌ را در یک‌ مجلس‌ ترتیب‌ می‌دهند و آن‌ را «دوخازی‌» و «قول‌گیران‌» می‌نامند (پناهی‌، 240-241). در برخی‌ از جامعه‌های‌ ایلی‌ ـ عشیره‌ای‌ و روستایی‌ مراسم‌ بله‌بری‌ یا خرج‌بری‌ در دو نشست‌ مکمل‌ یکدیگر برگزار می‌گردد. در نشست‌ اول‌ چند تن‌ از بزرگان‌ همراه‌ پدر پسر و ریش‌سفید یا کدخدای‌ ایل‌ یا ده‌ در خانۀ دختر گرد می‌آیند و میزان‌ خرج‌ مجلس‌ بعدی‌ و چگونگی‌ پرداخت‌ مخارج‌ آن‌ را به‌ صورت‌ نقدی‌ و جنسی‌ تعیین‌ می‌کنند. در نشست‌ دوم‌ شمار بیشتری‌ از بزرگان‌ قوم‌ و طایفه‌ و خویشاوندان‌ و چند زن‌ سالخورده‌ شرکت‌ می‌کنند و میزان‌ شیربها و مهر را می‌بُرند و قطعی‌ می‌کنند. هر یک‌ از این‌ مجالس‌ به‌ نامی‌ خاص‌ خوانده‌ می‌شود. مثلاً، مردم‌ کهنَک‌، دهی‌ از بخش‌ حومۀ شهرستان‌ دزفول‌ که‌ مردم‌ آن‌ ترکیبی‌ از بختیاری‌، افشار و دزفولی‌ هستند، مجلس اول‌ را «کدخدایی‌» و مجلس‌ دوم‌ را «شیروا برون‌» (شیربهابران‌) یا «شیرینی ‌اِشکنون‌» (شیرینی‌شکنان‌) (کریمی، 42-43)؛ روستانشینان‌ و چادرنشینان‌ قوچان‌ «بعله‌برون‌» و «قندشِکنان‌» (هنری‌، شم‍ 6، ص‌ 61، شم‍ 7، ص‌ 79)؛ مردم‌ ایل‌ بویر احمد (ه‍ م‌) «کدخدایی‌» یا «کدخدا کشونی‌» (کدخدا کشانی‌) و «باشلُق‌ بُرونی‌»؛ و مردم‌ ایل‌ بهمئی‌ (ه‍ م‌) «گَپ‌ زَنی‌» و «کدخدایی‌» یا «کدخدا بُرونی‌» می‌نامند (یادداشتهای‌ مؤلف‌). 
مراسم‌ «حرف تمام کردن‌» شاهرودیها نیز در دو نشست‌ ترتیب‌ داده‌ می‌شود. در مجلس‌ نخست‌ زنان‌ سالخورده‌ و گیس‌ سفید شرکت‌ دارند و دربارۀ میزان‌ «قباله‌» (مهر) و «نقدینه‌» (شیربها) و اسباب‌ عروسی‌ و جز آن‌ گفت‌وگو می‌کنند. در مجلس‌ دوم‌ دو زن‌ از زنان‌ مجلس‌ پیشین‌ و جمعی‌ از مردان‌ ریش‌ سفید قوم‌ و خویش‌ دو خانواده‌ شرکت‌ دارند و توافقات‌ زنان‌ را میرزای‌ مجلس‌ سیاهه‌ می‌کند و به‌ مُهر و امضای‌ حاضران‌ می‌رساند (شریعت‌زاده‌، 2 / 262-263). 

آداب‌ و رسوم

مراسم‌ بله‌ برون‌ را در هریک‌ از حوزه‌های‌ جغرافیایی‌ ـ فرهنگی‌ ایران‌ با آداب‌ و رسوم‌ خاص‌ فرهنگی‌ خود برگذار می‌کنند. مثلاً در روستاهای‌ خراسان‌ خانوادۀ پسر یک‌ حلقه‌ «کلیکی‌» («کلیک‌» در گویش‌ خراسانی‌ به‌ معنای‌ انگشت‌ و «کلیکی‌» انگشتری‌ است‌)، یک‌ جفت‌ کفش‌ به‌ نام‌ «نشونی‌» (نشانی‌)، یک‌ دست‌ لباس‌ با مقداری‌ نقل‌ و نبات‌، قند، چای‌، حنا و چند سکۀ نقره‌ به‌ خانۀ دختر می‌بردند. پس‌ از گفت‌‌وگو و توافق‌ دربارۀ تعهدات‌ و مخارج‌، یکی‌ از زنان‌ خانوادۀ پسر سکه‌ها را در کفش‌ می‌ریخت‌ و کفش‌ را به‌ پای‌ دختر و انگشتری‌ را به‌ انگشتش‌ می‌کرد و در همین‌ مجلس‌ دختر را نشان‌ و نامزد پسرشان‌ می‌کردند. بعد قند و نبات‌ را می‌شکستند و به‌ نشانۀ شگون‌، نیمی‌ از آنها را به‌ خانوادۀ عروس‌ می‌دادند و نیم‌ دیگر را به‌ خانه‌های‌ خود می‌بردند (شکورزاده‌، 173). 
در شاهرود خانوادۀ پسر برّۀ سفیدی‌ را با بستن‌ دستمالی‌ سفید به‌ دور گردنش‌ و گذاشتن‌ حنا روی‌ پیشانی‌ و پاها و نوشتن‌ عبارت‌ «اِن‌شاءالله‌ مبارکش‌ باد» با حنا بر پهلوی‌ راستش‌ و آویختن‌ یک‌ گردن‌بند طلا از گردنش‌ برای‌ هدیه‌ به‌ عروس‌ می‌آراستند و در فردای‌ روز «حرف‌ تمام‌ کردن‌» به‌ خانۀ پدر دختر می‌بردند (شریعت‌زاده‌، 2 / 263-275). 
قوچانیها پیش‌ از رفتن‌ به‌ مجلس‌ «نامزدی‌» (در این‌ مجلس‌ مراسم‌ بله‌ بران‌ یا به‌ اصطلاح‌ محلی‌ «قندشکنان‌» نیز اجرا می‌شود)، در خانۀ پدر پسر جمع‌ می‌شدند و پس‌ از خوردن‌ ناهار که‌ طبق‌ سنت‌ دیرین‌ نان‌ و ماست‌ است‌، اسباب‌ و خوراکیهای‌ مخصوصی‌ را در خوانچه‌ می‌چیدند و با خود به‌ خانۀ دختر می‌بردند و آنها را همراه‌ پول‌ نقد تعیین‌ شده‌ برای‌ شیربها و مخارج‌ دیگر ــ که‌ در دستمالی‌ ابریشمین‌ پیچیده‌ شده‌ بود ــ به‌ ریش‌سفید خانوادۀ دختر می‌سپردند. ریش‌ سفید معمولاً یک‌ دهم‌ از مقدار پول‌ دستمال‌ را به‌ خانوادۀ پسر باز می‌گرداند. در این‌ هنگام‌ آخوندی‌ دو کله‌ قند خوانچه‌ را برمی‌داشت‌ و به‌ هم‌ می‌کوبید و می‌شکست‌ و یک‌ تکه‌ قند را به‌ نشانۀ شگون‌ به‌ داماد می‌داد. آن‌گاه‌ کله‌ قندها را می‌شکستند و حبه‌ می‌کردند و حبه‌ها را با نخودچی‌ و کشمش‌ می‌آمیختند و پیاله‌ پیاله‌ به‌ میمنت‌ و مبارکی‌ در میان‌ میهمانان‌ پخش‌ می‌کردند (هنری‌، شم‍ 7، ص‌ 80-81). 
در دهکدۀ زیارت‌ ابتدا مردان‌ به‌ مجلس‌ قندشکنی‌ می‌رفتند و ساعاتی‌ بعد هم‌ مادر پسر و زنان‌ خویشاوند او با خوانچه‌هایی‌ آراسته‌ با رختهای‌ عروس‌، دو کله‌ قند و مقداری‌ شیرینی‌ به‌ آنها می‌پیوستند. پس‌ از مراسم‌ مهربُری‌ و پرداخت‌ مقداری‌ از مهر به‌ صورت‌ نقد به‌ پدر دختر، ملای‌ ده‌ کله‌ قندها را می‌شکست‌ و با شیرینی‌ دوره‌ می‌گرداندند (پورکریم‌، 25-26). قمیها چند ساعت‌ پیش‌ از حضور در مجلس‌ «گلاب‌ گیرون‌» مقداری‌ گز و شیرینی‌ و یک‌ شیشه‌ گلاب‌ به‌ خانۀ دختر می‌فرستادند (یادداشت‌ مؤلف‌). 
پذیرایی‌ از میهمانان‌ در مجلس‌ بله‌ برون‌ در جامعه‌های‌ قدیم‌ و سنتی‌ با آداب‌ و رسوم‌ خاص‌ صورت‌ می‌گرفته‌ است‌. معمولاً میهمانان‌ را با چای‌ و قلیان‌، و در برخی‌ جاها با چای‌، قلیان‌، چپق‌ و سیگار، و در تابستانها با شربت‌، هندوانه‌، خیار و کاهو و سکنگبین‌، و در پاییز و زمستان‌ با میوه‌های‌ فصل‌ از جمله‌ انار پذیرایی می‌کردند (همایونی‌، فرهنگ‌...، 491؛ کتیرایی‌، 127-128). پس‌ از پایان‌ گفت‌وگوها و توافق‌ دو خانواده‌ بر سر موضوعات‌ و تعهدات‌ مالی‌، شیرینی‌ می‌گرداندند و همه‌ به‌ میمنت‌ این‌ وصلت‌ کام‌ شیرین‌ می‌کردند. مجلس‌ بله‌برون‌ در برخی‌ جاها، مانند تهران‌ و پیرسواران‌ ملایر با مهمانی‌ شام‌ (رسولی‌، 327؛ شهری‌، 3 / 63)، و در برخی‌ جاها، مانند روستای‌ بختیارنشین‌ پاگچ‌ با صرف‌ ناهار همراه‌ بوده‌ است‌ (کلکی‌، 36). 

مآخذ

امان‌اللٰهی‌ بهاروند، سکندر، کوچ‌نشینی‌ در ایران‌، تهران‌، 1360ش‌؛ ایازی‌، برهان‌، آیینۀ سنندج‌، تهران‌، 1371ش‌؛ پاینده‌، محمود، آیینها و باورداشتهای‌ گیل‌ و دیلم‌، تهران‌، 1355ش‌؛ همو، فرهنگ‌ گیل‌ و دیلم‌، تهران‌، 1366ش‌؛ پناهی‌ سمنانی‌، محمد، آداب‌ و رسوم‌ مردم‌ سمنان‌، تهران‌، 1374ش‌؛ پورکریم‌، هوشنگ‌، «دهکدۀ زیارت‌»، هنر و مردم‌، تهران‌، 1345ش‌، شم‍ 48؛ جمال‌زاده‌، محمدعلی‌، فرهنگ‌ عامیانه‌، به‌ کوشش‌ محمدجعفرمحجوب‌، تهران‌، 1341ش‌؛ خلج‌، حسین‌، «آیین‌ زناشویی‌ در آینه‌ورزان‌»، انتشارات‌ ادارۀ فرهنگ‌ عامه‌، تهران‌، 1341ش‌، شم‍ 2؛ راسخ‌، شاپور و جمشید بهنام‌، «آداب‌ و رسوم‌ و اعتقادات‌ عامه‌»، ایرانشهر، تهران‌، 1342ش‌، ج‌ 1؛ رسولی‌، غلامحسین‌، پژوهشی‌ در فرهنگ‌ مردم‌ پیرسواران‌، تهران‌، 1378ش‌؛ شاملو، احمد، کتاب‌ کوچه‌، تهران‌، 1377ش‌، حرف‌ ب‌، دفتر مردم‌؛ شریعت‌زاده‌، علی‌اصغر، فرهنگ‌ مردم‌ شاهرود، تهران‌، 1371ش‌؛ شکورزاده‌، ابراهیم‌، عقاید و رسوم‌ مردم‌ خراسان‌، تهران‌، 1363ش‌؛ شهری‌، جعفر، طهران‌ قدیم‌، تهران‌، 1371ش‌؛ صفی‌نژاد، جواد، طالب‌آباد، تهران‌، 1355ش‌؛ فاطمی‌، موسى، «لِرکیها»، هنر و مردم‌، تهران‌، 1353ش‌، شم‍ 148؛ کتیرایی‌، محمود، از خشت‌ تا خشت‌، تهران‌، 1348ش‌؛ کریمی‌، اصغر، «کهنَک‌»، هنر و مردم‌، تهران‌، 1348ش‌، شم‍ 85؛ کلکی‌، بیژن‌، «عروسی‌ بختیاریهای‌ روستای‌ پاگچ‌»، هنر و مردم‌، تهران‌، 1352ش‌، شم‍ 133؛ گلی‌، امین‌الله‌، تاریخ‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ ترکمنها، تهران‌، 1366ش‌؛ لهسایی‌زاده‌، عبدالعلی‌ و عبدالنبی‌ سلامی‌، تاریخ‌ و فرهنگ‌ مردم‌ دَوان‌، تهران‌، 1370ش‌؛ مجیدی‌ کرایی‌، نورمحمد، تاریخ‌ و جغرافیای‌ ممسنی‌، تهران‌، 1371ش‌؛ معصومی‌، غلامرضا، «عروسی‌ در ایل‌ کلهر»، هنر و مردم‌، تهران‌، 1354ش‌، شم‍ 159-160؛ نجفی‌، ابوالحسن‌، فرهنگ‌ فارسی‌ عامیانه‌، تهران‌، 1378ش‌؛ همایونی‌، صادق‌، فرهنگ‌ مردم‌ سروستان‌، مشهد، 1371ش‌؛ همو، گوشه‌هایی از آداب و رسوم‌ مردم‌ شیراز، شیراز، 1353ش‌؛ هنری‌، رضا، «زناشویی‌ در نزد روستاییان‌ و چادرنشینان‌ قوچان‌»، پیام‌ نوین‌، تهران‌، 1340ش‌، شم‍ 6، 1341ش‌، شم‍ 7؛ یادداشتهای‌ مؤلف‌؛ نیز:

Bois, T., The Kurds, tr. M. W. M. Welland, Beirut, 1966; Cheater, A. P., Social Anthropology, London, 1989; Gennep, A. van, The Rites of Passage, tr. M. B. Vizedom and G. L. Caffe, London, 1977; Irons, W. G., The Yomut Turkmen: A Study of Kinship in a Pastoral Society, Michigan, 1965.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.